یاد امام و شهدا ، دل رو می بره کرب و بلا
روزی حضرت عیسی علیهالسلام از صحرایی میگذشت. در راه، به عبادتگاه عابدی رسید و با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام، جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آن جا میگذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی علیهالسلام و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند.
همان جا ایستاد و گفت:
«خدایا! من از کردار زشت خویش شرمندهام، اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر!»
چشم عابد که بر جوان افتاد، سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت:
«خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور مکن!»
در این هنگام خدای برترین به پیامبرش وحی فرمود که:
«به این عابد بگو ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با آن جوان محشور نمیکنیم. چه، او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو، به علِّت غرور و خودبینی، اهل دوزخ!»
خزبنةالجواهر/ 647
کلمات کلیدی :
¤ ستاد یادواره شهدای روستای انگوران setarayeanguran@yahoo.com| ساعت 12:17 عصر چهارشنبه 87/5/23
نوشته های دیگران ( )
خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
RSS
Atom
:: بازدید امروز ::
0
:: بازدید دیروز ::
7
:: کل بازدیدها ::
31261
:: درباره من ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: دسته بندی یادداشت ها::
/4/1388ساعت 10 . ستاد یادواره شهدای روستای انگوران . شهدای گرانقدر روستای انگوران . شهید داوود درخشیده . شهید سید علی اصغر میرسیدی . شهید سید محمدباقر میرمجیدی ،شهید حسن نبی پور،شهید سید عیسی میرسی . شهید عبدالعلی آهنگران . شهید یعقوب دلیرروحی . شهیدحسین محمدی نهاد . شهیدسیدحفظ الله میرنورالهی . شهیدمحرمعلی انگوران نبی پور . شهیدنورالدین شمس . صبح روز جمعه26 . مسجد جامع روستای انگوران . وعده دیدار .
:: آرشیو ::
:: لوگوی دوستان من::
::وضعیت من در یاهو ::
:: خبرنامه وبلاگ ::
:: موسیقی ::